დآنتی بوގ დ

დآنتی بوގ დ
 
დდდდهمون آبدار خونه جهنمی خودمونდდდდ

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاريخ 29 فروردين 1392برچسب:, توسط ஒஐیاسیஐஒ
 

امروز با دوستان عزیزتر از جان دوس پسراشون بیرون بودیم

 

ی پسری از رو ب رو داشت میومد. موهاش لخت شلاقی ب رنگ زیتونی 

 

ی تل صورتیم گذاشته بود موهاش تو چشمش نره. ی تیشرت یقه

 

دلبری پوشیده بود پرس سینه ای ک کار کرده رو ب نمایش بذاره.

 

 لامصب نمیدونم واسه

 

ما دلبری میکرد یا واسه پسرا ؟ رنگ تیشرتشم سبز بود.

 

ی شلوار لی سرخ آبی پوشیده بود. با کتونی آدیداس سبز.

 

جای برادری من همین طور محو تماشای این جیگر طلا بودم. ب این

 

فک میکردم همینان جامعه ی دختران ترشیده رو زیاد میکنن

 

آخه پسر مردم نمیدونه تو خیابون اینا رو ببینه یا دخترارو

 

چشمم ب ابروهاش افتاد اوووف شنیدن کی بود مانند دیدن.

 

دید من میخ شدم  اون لبای برق لب زدشو وا کردو ما از صداشم

 

فیض بردیم: چیه ؟

 

گفتم:  آرایشگاه مهلا ابروهاتو گرفتی یا حیفا ؟

 

دوستام ریسه رفتن از خنده. بهم چشم غره رفت رد شد

 

نفهمیدم با چشماش میخواست بگه مگه خودت برادر پدر نداری ؟

 

یا کلا حال نکرد بهم بگه .

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






.: Weblog Themes By Pichak :.



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 44
بازدید هفته : 106
بازدید ماه : 103
بازدید کل : 20750
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1


دریافت كد ساعت

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس


دخترونه